وکیلان خبره

متن مرتبط با «وكيل در مشهد» در سایت وکیلان خبره نوشته شده است

اجماع حقوقی و عمومی

  • وكيل در مشهددر رابطه با فرهنگمعاهده حفاظت از موسسات هنری و علمی و بناهای تاریخی یا پیمان روریش یک معاهده بین آمریکایی است. مهمترین ایده پیمان روریش این است که به رسمیت شناخته شود دفاع از اشیاء فرهنگی مهمتر از استفاده یا تخریب آن فرهنگ برای مقاصد نظامی است و حفاظت از فرهنگ همیشه بر هر ضرورت نظامی ارجحیت دارد. پیمان روریچ در 15 آوریل 1935 توسط نمایندگان 21 ایالت آمریکا در دفتر بیضی شکل کاخ سفید (واشنگتن، دی سی) امضا شد. این اولین معاهده بین المللی بود که در دفتر بیضی شکل امضا شد. کنوانسیون لاهه برای حمایت از اموال فرهنگی در صورت درگیری های مسلحانه اولین معاهده بین المللی است که بر حفاظت از اموال فرهنگی در درگیری های مسلحانه تمرکز دارد. در 14 مه 1954 در لاهه، هلند امضا شد و در 7 اوت 1956 لازم الاجرا شد. از ژوئن 2017، 128 ایالت آن را تصویب کردند.وقتی بین اجماع حقوقی و عمومی گسست وجود داشته باشد، حکومت قانون می تواند مختل شود. نمونه آن مالکیت معنوی است. تحت نظارت سازمان جهانی مالکیت فکری، قوانین اسمی قوی کپی رایت در اکثر نقاط جهان اجرا شده است. اما از آنجا که نگرش بسیاری از مردم با این قوانین مطابقت ندارد، شورش علیه حقوق مالکیت در دزدی دریایی گسترده، از جمله افزایش اشتراک‌گذاری فایل‌های همتا به همتا، آشکار شده است. به همین ترتیب، در روسیه، فرار مالیاتی رایج است و شخصی که اعتراف می کند مالیات نمی پردازد، توسط همکاران و دوستانش مورد قضاوت یا انتقاد قرار نمی گیرد، زیرا سیستم مالیاتی غیرمنطقی تلقی می شود. رشوه خواری نیز پیامدهای هنجاری متفاوتی در بین فرهنگ ها دارد.در رابطه با آموزش و پرورشآموزش نقش مهمی در ترویج حاکمیت قانون (RoL) و فرهنگ قانونمندی دارد. در اصل، با تقویت توانایی های فراگیران برای رویارویی و غلبه بر موقعیت های دشوار زندگی، عملکرد محافظتی مهمی را فراهم می کند. جوانان می توانند مشارکت کنندگان مهمی در فرهنگ قانونمندی باشند و دولت ها می توانند حمایت آموزشی ارائه دهند که ارزش ها و نگرش های مثبت را در نسل های آینده پرورش دهد. ,وكيل در مشهد ...ادامه مطلب

  • مجمع عمومی حاکمیت قانون

  • وكيل در مشهدمجمع عمومی حاکمیت قانون را از سال 1992 به عنوان یک دستور کار در نظر گرفته است و از سال 2006 تجدید نظر شده است و در سه جلسه آخر خود قطعنامه هایی را تصویب کرده است. شورای امنیت چندین بحث موضوعی در مورد حاکمیت قانون برگزار کرده و قطعنامه‌هایی را اتخاذ کرده است که بر اهمیت این موضوعات در زمینه زنان، صلح و امنیت، کودکان در درگیری‌های مسلحانه و حمایت از غیرنظامیان در درگیری‌های مسلحانه تاکید کرده است. کمیسیون ایجاد صلح همچنین به طور مرتب به مسائل مربوط به حاکمیت قانون در رابطه با کشورهایی که در دستور کار خود قرار دارد، پرداخته است. اعلامیه وین و برنامه اقدام همچنین مستلزم گنجاندن حاکمیت قانون در آموزش حقوق بشر است. علاوه بر این، هدف 16 توسعه پایدار، جزء دستور کار 2030، با هدف ارتقای حاکمیت قانون در سطوح ملی و بین المللی است.کانون وکلای بین المللیشورای کانون بین‌المللی وکلای دادگستری در سال 2009 قطعنامه‌ای را تصویب کرد که در آن تعریفی اساسی یا «ضخیم» از حاکمیت قانون تأیید شد:    یک قوه قضاییه مستقل و بی طرف؛ فرض برائت؛ حق محاکمه عادلانه و علنی بدون تأخیر بی مورد؛ رویکرد منطقی و متناسب با مجازات؛ یک حرفه حقوقی قوی و مستقل؛ حفاظت دقیق از ارتباطات محرمانه بین وکیل و موکل؛ برابری همه در برابر قانون؛ اینها همه اصول اساسی حاکمیت قانون هستند. بر این اساس، دستگیری های خودسرانه؛ محاکمه های مخفی؛ بازداشت نامحدود بدون محاکمه؛ رفتار یا مجازات ظالمانه یا تحقیرآمیز؛ ارعاب یا فساد در روند انتخابات، همه غیرقابل قبول است. حکومت قانون اساس یک جامعه متمدن است. این یک فرآیند شفاف در دسترس و برابر برای همه ایجاد می کند. این امر پایبندی به اصولی را تضمین می کند که هم آزاد کننده و هم از آنها محافظت می کند. IBA از همه کشورها می خواهد که به این اصول اساسی احترام بگذارند. همچنین از اعضای خود می‌خواهد که در حمایت از حاکمیت قانون در جوامع مربوطه خود صحبت کنند.,وكيل در مشهد ...ادامه مطلب

  • استدلال حاکمیت قانون

  • وكيل در مشهددیگران استدلال می کنند که حاکمیت قانون باقی مانده است، اما تغییر یافته است تا امکان اعمال اختیار توسط مدیران فراهم شود. در بسیاری از تاریخ آمریکا، مفهوم غالب حاکمیت قانون، در این زمینه، نسخه‌ای از AV Dicey بوده است: «هیچ‌کس مجازات نمی‌شود یا نمی‌توان قانوناً از بدن یا کالاها رنج برد، مگر اینکه قانون را نقض آشکار کند. به روش قانونی عادی در دادگاه های عادی کشور تشکیل شده است.» یعنی افراد باید بتوانند با اقامه دعوی در دادگاه عمومی صلاحیت یک حکم اداری را به چالش بکشند. از آنجایی که اسناد کمیسیون های غرامت کارگران، کمیسیون های خدمات عمومی و سایر آژانس ها رشد کردند، به زودی آشکار شد که اجازه دادن به قضات برای تصمیم گیری در مورد تمام حقایق در یک اختلاف (مانند میزان آسیب در پرونده غرامت کارگر) دادگاه ها را تحت تأثیر قرار می دهد. و مزیت های تخصصی را که منجر به ایجاد سازمان های اداری در وهله اول شد، از بین ببرد. حتی چارلز ایوانز هیوز، رئیس دادگستری ایالات متحده، معتقد بود "شما باید مدیریت داشته باشید و باید توسط افسران اداری اداره کنید." در سال 1941، یک سازش ظاهر شد. اگر مدیران رویه‌هایی را اتخاذ می‌کردند که کم و بیش «روش عادی قانونی» دادگاه‌ها را دنبال می‌کرد، بررسی بیشتر حقایق توسط «دادگاه‌های عادی کشور» غیرضروری بود. یعنی اگر شما «روز در مأموریت» خود را داشتید، حاکمیت قانون مستلزم «روز دادگاه» بیشتر نبود. بنابراین، قانون دایس به شکلی کاملاً رویه‌ای بازنگری شد.جیمز ویلسون در طول کنوانسیون فیلادلفیا در سال 1787 گفت: "قوانین ممکن است ناعادلانه باشند، ممکن است نابخردانه باشند، ممکن است خطرناک باشند، ممکن است مخرب باشند؛ و در عین حال آنقدر خلاف قانون اساسی نباشند که قضات را در امتناع از اجرای آنها توجیه کند." جورج میسون موافقت کرد که قضات "می توانند یک قانون غیرقانونی را باطل اعلام کنند. اما با توجه به هر قانونی، هر چند ناعادلانه، ظالمانه یا زیانبار، که آشکارا تحت این توصیف قرار نگرفته است، آنها به عنوان قاضی ملزم به ارائه دوره رایگان به آن هستند. رئیس دادگاه جان مارشال (به همراه قاضی جوزف استوری) در سال 1827 موضع مشابهی اتخاذ کرد: &,وكيل در مشهد ...ادامه مطلب

  • رئیس دادگستری انگلیسی

  • وكيل در مشهددر سال 1607، سر ادوارد کوک، رئیس دادگستری انگلیسی، در پرونده ممنوعیت‌ها (طبق گزارش خود) گفت: «قانون، عصای طلایی و معیاری برای محاکمه علل سوژه‌ها بود؛ و از اعلیحضرت در امنیت و امنیت محافظت می‌کرد. صلح: که پادشاه از آن بسیار آزرده شد و گفت که پس باید تحت قانون باشد، که تأیید آن خیانت بود، همانطور که او گفت؛ که من گفتم، که براکتون می گوید، quod Rex non debet esse sub homine, sed sub Deo et lege (که پادشاه نباید زیر دست هیچ کسی باشد، بلکه زیر دست خدا و قانون باشد.)از جمله اولین نویسندگان مدرنی که از این اصطلاح استفاده کرد و مبانی نظری اصلی را ارائه کرد، ساموئل رادرفورد در لکس، رکس (1644) بود. عنوان، لاتین "قانون پادشاه است"، فرمول سنتی rex lex ("شاه قانون است") را زیر و رو می کند. جیمز هرینگتون در Oceana (1656)، با تکیه بر سیاست ارسطو، نوشت که در میان اشکال حکومت، «امپراتوری قوانین، و نه از مردان» بر «امپراتوری انسان ها، و نه از قوانین» ارجحیت دارد.جان لاک نیز در رساله دوم حکومت (1690) این موضوع را مورد بحث قرار داد:    آزادی طبیعی انسان این است که از هر گونه قدرت برتر روی زمین رها باشد و تحت اراده یا اختیار تشریعی انسان نباشد، بلکه فقط قانون طبیعت را برای حکومت خود داشته باشد. آزادی انسان در جامعه این است که تحت هیچ قدرت قانونگذاری دیگری نباشد، مگر قدرتی که با رضایت در جامعه مشترک المنافع ایجاد شده باشد. و نه تحت سلطه اراده یا محدودیت هیچ قانونی، مگر آنچه که قانونگذار طبق امانتی که به آن داده شده است، وضع خواهد کرد. بنابراین آزادی آن چیزی نیست که سر رابرت فیلمر به ما می گوید، مشاهدات، A. 55. آزادی برای هر کس برای انجام آنچه لیست می کند، زندگی کردن به میل خود، و عدم مقید به هیچ قانونی: اما آزادی افراد تحت حکومت است. داشتن یک قانون ثابت برای زندگی، مشترک برای هر یک از آن جامعه، و توسط قوه مقننه ایجاد شده در آن. آزادی برای پیروی از اراده خودم در همه چیز، در صورتی که قانون تجویز نمی کند. و مشمول اراده ناپایدار، نامطمئن، ناشناخته و خودسرانه انسان دیگری نباشیم: همانطور که آزادی طبیعت این است که تحت هیچ محدودیت دیگری جز قانون طبیعت قرار نگیریم.,وكيل در مشهد ...ادامه مطلب

  • رؤسای دادگستری برجسته ایالات متحده

  • وكيل در مشهدجان مارشال و ارل وارن دو تن از رؤسای دادگستری برجسته ایالات متحده که نقش مهمی در توسعه مشروطیت آمریکا ایفا کردند. جان مارشال، چهارمین قاضی، اصل بازبینی قضایی را در پرونده تاریخی 1803 Marbury v. Madison تایید کرد، که به موجب آن دادگاه عالی می‌توانست قوانین فدرال و ایالتی را در صورت مغایرت با قانون اساسی نقض کند. دادگاه مارشال با استقرار اصل بازنگری قضایی به اجرای ایدئولوژی تفکیک قوا و تثبیت جایگاه قوه قضاییه آمریکا به عنوان یک شاخه مستقل و برابر دولت کمک کرد. از سوی دیگر، ارل وارن، چهاردهمین رئیس دادگستری، حقوق مدنی و آزادی های مدنی همه آمریکایی ها را از طریق مجموعه ای از احکام برجسته به شدت گسترش داد. دادگاه وارن یک انقلاب لیبرال قانون اساسی را با آوردن "یک مرد، یک رای" به ایالات متحده، پاره کردن جداسازی نژادی و قوانین ایالتی مبنی بر ممنوعیت ازدواج بین نژادی، گسترش پوشش منشور حقوق بشر، ارائه حقوق متهم به یک وکیل و سکوت (هشدار میراندا)، و غیره.انگلستانهمچنین نگاه کنید به: قانون اساسی بریتانیاتوصیفیپارلمان انگلستانانگلستان شاید بهترین نمونه مشروطیت در کشوری باشد که قانون اساسی مدون نشده ای دارد. تحولات گوناگون در انگلستان قرن هفدهم، از جمله سلطنت مشروطه و "مبارزه طولانی مدت برای قدرت بین پادشاه و پارلمان با شکوفایی ایده های سیاسی همراه بود که در آن مفهوم قدرت های متضاد به وضوح تعریف شده بود." سیاست توسعه یافته با چندین نهاد دولتی و خصوصی که با قدرت دولت مقابله می کنند.تجویزیمشروطه خواه همچنین برچسبی بود که توسط برخی از نامزدهای مستقل در انتخابات عمومی بریتانیا در اوایل دهه 1920 استفاده شد. اکثر نامزدها از اعضای سابق حزب لیبرال بودند و بسیاری از آنها بلافاصله پس از انتخاب شدن به حزب محافظه کار پیوستند. شناخته شده ترین نامزد مشروطه خواهان وینستون چرچیل در انتخابات سراسری بریتانیا در سال 1924 بود.,وكيل در مشهد ...ادامه مطلب

  • مشروطیت در مقابل قانون اساسی

  • وكيل در مشهدمطالعه قوانین اساسی لزوما مترادف با مطالعه مشروطیت نیست. اگرچه اغلب با هم ترکیب می شوند، اما تفاوت های اساسی وجود دارد. بحث در مورد این تفاوت در مورخ حقوقی کریستین جی فریتز، حاکمان آمریکایی: مردم و سنت قانون اساسی آمریکا قبل از جنگ داخلی، مطالعه ای در مورد تاریخ اولیه مشروطیت آمریکا ظاهر می شود. فریتز خاطرنشان می کند که یک تحلیلگر می تواند به مطالعه وقایع تاریخی با تمرکز بر موضوعاتی نزدیک شود که مستلزم «مسائل قانون اساسی» است و این با تمرکزی که شامل «مسائل مشروطیت» است، متفاوت است. تفسیر و اعمال برای توزیع قدرت و اقتدار به عنوان ملت جدید با مشکلات جنگ و صلح، مالیات و نمایندگی دست و پنجه نرم می کند. با این حال،    این مناقشات سیاسی و قانون اساسی همچنین سؤالاتی را در مورد مشروطیت مطرح می کند - چگونه می توان حاکمیت جمعی را شناسایی کرد، حاکمیت دارای چه اختیاراتی بود، و چگونه تشخیص داد که آن حاکم چه زمانی عمل کرد. برخلاف سؤالات قانون اساسی، سؤالات مشروطیت را نمی‌توان با استناد به متن قانون اساسی یا حتی آراء قضایی پاسخ داد. در عوض، آنها پرسش‌های پایان‌ناپذیری بودند که بر اساس دیدگاه‌های رقیب آمریکایی‌ها پس از استقلال درباره حاکمیت مردم و نقش مستمر مردم برای نظارت بر نظم قانون اساسی که در اختیار حاکمیت آنها قرار داشت، ایجاد کردند.تمایزی مشابه توسط قانون اساسی بریتانیایی A.V. دیسی در ارزیابی قانون اساسی نانوشته بریتانیا. دایس به تفاوتی بین "کنوانسیون های قانون اساسی" و "قانون اساسی" اشاره کرد. "تمایز اساسی" بین این دو مفهوم این بود که قانون اساسی از "قواعدی تشکیل شده بود که توسط دادگاه ها اجرا یا به رسمیت شناخته می شد" و "مجموعه ای از "قوانین" به معنای واقعی آن واژه را تشکیل می داد. در مقابل، کنوانسیون‌های قانون اساسی شامل «آداب، رویه‌ها، اصول یا احکامی است که توسط دادگاه‌ها اجرا یا به رسمیت شناخته نمی‌شوند»، بلکه «مجموعه‌ای نه از قوانین، بلکه از اصول قانون اساسی یا اخلاق سیاسی تشکیل می‌دهند».,وكيل در مشهد ...ادامه مطلب

  • وظیفه ارائه دلیل

  • وكيل در مشهددر کامن لا قاعده کلی وجود ندارد که مستلزم ارائه دلایل برای تصمیمات اداری باشد. به طور مشابه، در Siah Mooi Guat، دادگاه عالی سنگاپور اعلام کرد که وزیر امور داخله در قانون عرفی و قانون مهاجرت هیچ وظیفه ای برای ارائه دلایل تصمیم خود مبنی بر لغو مجوز ورود مجدد و مجوز استخدام متقاضی ندارد. در سنگاپور، هیچ الزام قانونی کلی برای تصمیم گیرندگان برای ارائه دلایل وجود ندارد. در مقابل، برخی از پرونده های مالزی وجود تکلیف دلیل را تأیید کرده و دامنه آن را توضیح داده اند.با این حال، با توجه به الزامات انصاف، تصمیم گیرنده باید در نظر بگیرد که آیا در مورد حقایق خاص پرونده، دلایلی باید ارائه شود یا خیر. عدم ارائه دلایل توسط تصمیم گیرنده ممکن است این استنباط را توجیه کند که دلایل آن از نظر قانونی بد است یا اینکه از اختیارات خود به طور غیرقانونی استفاده کرده است. منطق پشت این استدلال که یک تصمیم گیرنده باید دلایل ارائه کند این است که یکی از ارکان یک اداره خوب است. بعلاوه، اگر حق یا منفعتی مانند معیشت یا مال در خطر باشد، یا انتظارات مشروعی وجود داشته باشد، باید دلایلی را ارائه کرد که تصمیمی برای متقاضی منصفانه باشد.چشم انداز کدگذاریبرخلاف سنگاپور، استرالیا یک رویه قانونی برای بازنگری قضایی دارد - قانون تصمیمات اداری (بازبینی قضایی) 1977 ("قانون ADJR") که به موجب آن مراحل درخواست ساده‌تر شد، زمینه‌های بازنگری برای بررسی قضایی مدون شد، و حقوق جدید خاص مشخص شد. معرفی کرد.پیشنهاد شده است که یک رویه قانونی برای بررسی قضایی در سایر حوزه های قضایی نیز اتخاذ شود. با این حال، با نگاه به تجربه استرالیا، موفقیت کدگذاری مشکوک است. در حالی که تدوین دلایل بازنگری وضوح و قطعیت قانون را تضمین می‌کرد، یکی از محدودیت‌های آشکار محرومیت از امکان توسعه قضایی دلایل بررسی اضافی بود، زیرا یک قانون توانایی دادگاه را برای تغییر قانون برای انطباق با شرایط محدود می‌کند.,وكيل در مشهد ...ادامه مطلب

  • درخواست تجدیدنظر

  • وكيل در مشهدتجدیدنظر درخواست certiorari برای ابطال تصمیم وزیر کرد. یکی از دلایلی که مورد استناد قرار گرفت این بود که وزیر منصفانه عمل نکرده است، زیرا او فرصتی برای توضیح یا رسیدگی به مواد مربوطه به فرجام‌خواه نداده است. با این حال، Chan Sek Keong J، با صدور حکم از طرف دادگاه استیناف، این استدلال را رد کرد به این دلیل که کوتاهی وزیر در دادن فرصت به تجدیدنظرخواهان برای ارائه وکالت نه به منزله رفتار ناعادلانه بوده و نه به هیچ وجه به آن آسیب وارد کرده است. این به این دلیل بود که وزیر قبلاً به شاکی اخطار داده بود. به شاکی فرصت های زیادی داده شده بود تا نامه ای از MAS در پاسخ به مقالات منتشر شده در روزنامه خود منتشر کند. و از یک پرونده قبلی مربوط به مجله تایم، تجدیدنظرخواه آگاه بود که در صورت امتناع از انتشار نامه MAS، ممکن است تیراژ روزنامه اش قطع شود.اجرای منصفانه جلسهقواعد عدالت طبیعی در مورد دادگاه های داخلی اعمال می شود که اختیارات خود را از قوانین مصوب مجلس می گیرند. مجرمی که به دادگاه معرفی می‌شود نه تنها باید مورد رسیدگی قرار گیرد، بلکه باید رسیدگی عادلانه نیز به او داده شود. یونگ پونگ چگونه جی. در کتاب وونگ کوک چین علیه انجمن حسابداران سنگاپور (1989) این موضوع را مورد بحث قرار داد:    در نظام قضایی ما این روند خصمانه است نه تفتیش عقاید. این لزوماً به این معنی است که در مورد کمیته انضباطی یک نهاد حرفه‌ای، باید با دید باز به مسائل پیش روی خود برخورد کند، همچنین باید به شواهد موافق و مخالف متخلف و آنچه که او ممکن است بگوید گوش دهد. در دفاع از او؛ و سپس باید تصمیم بگیرد که آیا بر اساس تمام شواهد موجود، مجرم در این جرم ثابت شده است یا خیر. در استماع شواهد، کمیته انضباطی ممکن است به دنبال توضیح در مورد نکاتی از شواهد باشد که واضح نیست، اما در انجام این کار باید همیشه از فرود آمدن در صحنه و شرکت در دعوا خودداری کند. در وهله آخر، آن جاست که به بهترین شکل ممکن قضاوت کند. برای تکمیل دادستانی وجود ندارد. باید به خاطر داشته باشد که با اعطای اختیارات قانونی به آن، پارلمان قصد داشت منصفانه عمل کند. اگر این کار را انجام ندهد، فوق العاده عمل می کند.,وكيل در مشهد ...ادامه مطلب

  • قاضی در دعوی

  • وكيل در مشهدتعصب نسبت داده شدههنگامی که تصمیم گیرنده منافع مالی یا شخصی در رابطه با طرفین تصمیم گیری داشته باشد، به دلیل وجود سوگیری نسبت داده شده، از تصمیم گیری محروم می شود. اگر قاضی در دعوی منفعت مالی داشته باشد، هر چند این منفعت ناچیز باشد، برای ساقط شدن تصمیم کافی است. در مورد مصلحت شخصی، اگر بتوان نشان داد که مثلاً یک قاضی قبلاً با ابراز عقاید مخالف یا موافق طرفین قبل از خود، جانبداری را نشان داده یا نظرات خود را در مورد ماهیت موضوع یا مسائل مربوطه اعلام کرده است. ماهیت مشابهی به گونه ای که حاکی از پیش داوری باشد، یا به دلیل رابطه شخصی او با یک طرف، دادگاه احتمالاً تعصب را نسبت می دهد.تعصب ظاهریاگر ثابت شود که سوگیری ظاهری وجود داشته است، دادگاه ها تصمیم تصمیم گیرنده را رد صلاحیت می کنند. در Jeyaretnam Joshua Benjamin v. Lee Kuan Yew (1992)،  دادگاه استیناف اعلام کرد که آزمون قابل اعمال برای سوگیری ظاهری این است که آیا «یک فرد معقول و درست اندیشی که در دادگاه می نشیند و از حقایق مربوطه می داند، دارای هرگونه منطقی است یا خیر. ظن عدم امکان محاکمه عادلانه برای متقاضی».با این حال، در تانگ کین هوا در مقابل هیئت پزشکان طب سنتی چینی (2005)، کمیسر قضایی اندرو فانگ این نظر را بیان کرد که هیچ تفاوتی در ماهیت بین آزمون "ظن منطقی به سوگیری" و آنچه "نامیده می شود" وجود ندارد. آزمون احتمال واقعی سوگیری». متعاقباً، در Re Shankar Alan s/o Anant Kulkai (2006)، Sundaresh Menon J.C با Phang J.C مخالفت کرد و اظهار داشت که تفاوت های مهمی بین این دو آزمون وجود دارد. او احساس می‌کرد که آزمون احتمال واقعی سخت‌تر است و مستلزم آن است که موضوع از منظر دادگاه به جای افراد معقول بررسی شود، که باعث می‌شود آزمون نسبت به آزمون ظن معقول کمتر مطلوب باشد. Chan Sek Keong CJ برای ارزیابی سوگیری آشکار از دیدگاه افراد عادی در خیابان ترجیح داده است، و همچنین پیشنهاد کرده است که اگر ادعایی علیه دادگاه یا دادگاه توسط یک متخصص مانند یک وکیل مطرح شود، ممکن است بیشتر باشد. مناسب است که موضوع را از منظر طبقه حرفه ای قضاوت کنیم تا یک فرد غیر عادی.,وكيل در مشهد ...ادامه مطلب

  • غیرمنطقی بودن ودنسبوری در قانون سنگاپور

  • وكيل در مشهدغیرمنطقی یا غیرمنطقی بودن Wednesburyدر پرونده GCHQ، غیرمنطقی بودن، دومین رئیس کل بازنگری قضایی، با نامعقول بودن Wednesbury، که پس از پرونده بریتانیایی Associated Provincial Picture Houses v. Wednesbury Corporation (1947) نامگذاری شد، برابر شد. لرد دیپلاک گفت:    منظور من از "غیر منطقی" چیزی است که تا به حال می توان به اختصار از آن به عنوان "بی منطقی وندزبری" یاد کرد... . این در مورد تصمیمی صدق می کند که به دلیل مخالفت با منطق یا معیارهای اخلاقی پذیرفته شده آنقدر ظالمانه است که هیچ شخص عاقلی که ذهن خود را در مورد سؤالی که باید تصمیم گیری شود به کار می برد نمی توانست به آن برسد.مسکن عمومی در تامپینز یک مجتمع خصوصی سازی شده شرکت مسکن و توسعه شهری (HUDC) به نام دادگاه تامپینز در جای دیگری در این املاک موضوع یک پرونده در سال 2009 بود. دادگاه عالی اعلام کرد که هیئت عناوین طبقات با تعیین تاریخ استماع پس از مهلت قراردادی که در آن موافقت هیئت برای خرید و فروش مالکیت مالکیت باید کسب شود، غیرمنطقی عمل کرده است.توجیه معیار دقیق این زمینه رسیدگی قضایی، دکترین تفکیک قوا است. در R. v. وزیر امور خارجه برای وزارت کشور، ex parte Brind (1991)، لرد آکنر توضیح داد که در مواردی که دادگاه به دنبال یک حق قانونی تجدیدنظر نیست، بلکه صلاحیت نظارتی خود را اعمال می کند، باید این کار را انجام دهد. غصب قدرت تصمیم گیرنده در صورتی که تصمیم خود در مورد شایستگی را جایگزین تصمیم گیرنده کند. این می‌تواند تصمیم وزیر دولت را لغو کند «اگر هیچ وزیر معقولی که به درستی خود را هدایت نمی‌کرد به تصمیم مورد اعتراض نمی‌رسید»، اما برای شخص آسیب‌دیده مداخله دادگاه بر این اساس است که درست یا عینی تصمیم معقول غیر از تصمیمی است که وزیر گرفته است، دعوت از دادگاه برای قضاوت به گونه‌ای است که گویی مجلس حق تجدیدنظر در برابر این تصمیم را فراهم کرده است، یعنی دعوت به سوء استفاده از قدرت توسط قوه قضائیه».,وكيل در مشهد ...ادامه مطلب

  • دادگاه عالی سنگاپور

  • وكيل در مشهددادگاه عالی سنگاپور در Lines Inteational Holding (S) Pte اعلام کرد. Ltd. v. Tourist Promotion Board (1997) که اتخاذ یک خط مشی کلی توسط نهادی که اختیار اداری را اعمال می کند کاملاً معتبر است، مشروط بر اینکه شرایط زیر برآورده شود:    این خط‌مشی نباید به معنای خاصی که در کتاب خانه‌های تصویر استانی مرتبط علیه شرکت ودنزبری (1947) داده شده، غیرمنطقی باشد، یعنی این سیاست نباید در مخالفت با منطق یا معیارهای اخلاقی پذیرفته شده آنقدر ظالمانه باشد که هیچ فرد عاقلی که ذهن خود را به این موضوع معطوف کرده است نمی تواند به چنین دیدگاهی برسد.    در بررسی نامعقول بودن به معنای ودنزبری، دادگاه حق ندارد دیدگاه خود را در مورد نحوه اعمال اختیار برای آنچه واقعاً انجام شده است جایگزین کند، همچنین اگر دادگاه صرفاً به این نظر برسد که چنین خط مشی یا دستورالعملی ممکن است نتواند. از آنجایی که دادگاه در رابطه با تصمیمات اداری وظیفه استینافی را اعمال نمی کند، به طور موثر به عنوان دیگری کار کند. بار متقاضی اثبات غیرقانونی بودن یا فوق العاده بودن خط مشی یا دستورالعمل است.    این خط مشی باید برای افرادی که احتمال دارد تحت تأثیر آن قرار گیرند، شناخته شود.    نهاد عمومی اختیار خود را محدود نمی کند و آماده رسیدگی به موارد فردی یا رسیدگی به موارد استثنایی است.اعمال یک اختیار بدون صلاحیت ممکن است مورد حمله قرار گیرد اگر با نیت بد اعمال شده باشد، یا اگر آنقدر غیرمنطقی باشد که نشان دهد نمی‌توانست واقعاً اعمال صلاحیت واقعی وجود داشته باشد. از این رو، تا زمانی که تصمیم گیرنده واقعاً تمام شواهد را در نظر بگیرد، مایل به بررسی استثنائات باشد، و دستورالعمل ها را به شیوه ای انعطاف پذیر اعمال کند، دادگاه متوجه نخواهد شد که تصمیم گیرنده اختیار خود را محدود کرده است.,وكيل در مشهد ...ادامه مطلب

  • اشتباه قانون در ظاهر

  • وكيل در مشهدحتی قبل از Anisminic، یکی از دلایلی که دادگاه‌ها می‌توانستند خطاهای قانونی غیرقانونی را رد کنند، اشتباهات ظاهری بود. در صورتی که با مطالعه سوابق دادرسی، اشتباه قانونی آشکار شود، می توان درخواست تجدید نظر قضایی را انجام داد. طبق Re Application توسط Yee Yut Ee (1978)، این زمینه بررسی هنوز در سنگاپور قابل اجرا است. در این پرونده، متقاضی، که مدیر شرکت بود، به حکم دادگاه داوری صنعتی ("IAC") اعتراض کرد که او را شخصاً مسئول پرداخت مزایای بازخرید کارکنان شرکت می‌دانست. دادگاه عالی این حکم را لغو کرد و اعلام کرد که این حکم آشکارا غیرقانونی است زیرا توسط قانون مجاز نبود. بر اساس اصول تثبیت شده حقوق شرکت، مدیران مسئول بدهی های شرکت خود نیستند، مگر اینکه دلیلی مبنی بر تقلب، نقض ضمانت نامه اختیارات یا سایر شرایط استثنایی وجود داشته باشد، و هیچ چیزی در قانون روابط صنعتی که IAC را ایجاد کرده است، تغییر نکرده باشد. این حتی اگر قانون حاوی بند برکناری بود، این بند مانع از مداخله دادگاه عالی در زمانی که IAC مرتکب خطای قانونی شده بود که باعث شده بود بدون صلاحیت عمل کند، نمی‌شد.بدون مدرک و خطای واقعیت مادیدفاتر شورای تامساید در اشتون-آندر-لین، منچستر بزرگ، بریتانیا. در تصمیمی در سال 1976 که در ابتدا توسط وزیر آموزش و پرورش علیه شورای شهر تامساید به دلیل امتناع شورای شهر تامساید از اجرای یک سیستم آموزش جامع اتخاذ شد، مجلس اعیان معتقد بود که تصمیم یک مقام دولتی در صورتی که با شواهدی تایید نشده باشد یا تایید شده باشد ممکن است مورد بررسی قضایی قرار گیرد. بر اساس حقایق نادرستدادگاه می‌تواند تصمیم یک مقام عمومی را بررسی کند، اگر شواهدی تأیید نشده باشد، یا اگر شواهد به طور منطقی قادر به تأیید تصمیم نبوده باشند. این اصل توسط دادگاه عالی در فونگ تین چو پذیرفته شد، که تصمیم مجلس اعیان را تصویب کرد، وزیر امور خارجه آموزش و علم در مقابل شورای شهر تامساید (1976). تامساید معتقد بود که دادگاه‌ها قدرت تحقیق در مورد وجود حقایق مرتبط با تصمیم‌ها را دارند، و آنها باید متقاعد شوند که مبانی واقعی کافی برای تصمیم‌گیری وجود دارد. دیوان عالی اظهار داشت که آزمون اعتبار این است که آیا تصمیم گیرنده «می توانسته به طور منطقی بر اساس شواهدی که پیش ر,وكيل در مشهد ...ادامه مطلب

  • مبنای قانونی

  • وكيل در مشهدتصمیم گیرنده زمانی به روشی فوق العاده عمل می کند که قدرتی را که ادعا می شود نداشته باشد و در نتیجه هیچ مبنای قانونی برای اقدام مورد اعتراض وجود نداشته باشد. در دادگاه دادستان کل علیه شرکت فولهام (1921) دادگاه اعلام کرد که این شرکت تنها بر اساس قانون این اختیار را داشت که امکانات شستشو را برای ساکنان فراهم کند تا لباس های خود را به اندازه کافی بشویند. از این رو، یک سرویس لباسشویی که توسط این شرکت اجرا شد، ultra vires بود.این دکترین به طور ضمنی در سنگاپور در وونگ ییپ پوی علیه هیئت مسکن و توسعه (1984) اعمال شد. در این مورد، هیئت مسکن و توسعه (HDB) که مالک آپارتمانی بود که توسط شاکی اشغال شده بود، به این دلیل که شاکی ماده 48 الف قانون مسکن و عمران را نقض کرده بود، ادعا کرد که آپارتمان را اجباری تصاحب کرده است. این ماده به HDB این حق را می‌داد که اگر یکی از متصرفان مجاز آن در هر ملک غیرمنقول دیگری منافعی کسب کرده بود، یک آپارتمان را توقیف کند، و HDB ادعا کرد که یکی از پسران شاکی این کار را انجام داده است. دیوان عالی تشخیص داد که پسر شاکی یک متصرف مجاز آپارتمان نبوده است، زیرا این اصطلاح در بند 2 قانون به این صورت تعریف شده است: "شخصی که در درخواستی که به هیئت ارسال شده است به عنوان شخصی که قصد دارد نام برده شود. برای اقامت در آپارتمان، خانه یا سایر مسکن های مسکونی فروخته شده یا فروخته شده توسط هیئت مدیره طبق قسمت IV یا هر شخصی که کتباً توسط هیئت مجاز به اقامت در آن باشد. با این حال، شاکی درخواستی برای خرید آپارتمان نکرده بود، زیرا در واقع از سوی HDB برای خرید آن دعوت شده بود. هیأت نیز هیچ گونه مجوز کتبی برای اقامت پسر شاکی در آپارتمان نداده بود. بنابراین، دادگاه به شاکی دستور داد که اقدام HDB در تملک آپارتمان غیرقانونی بوده و این آپارتمان باید به وی واگذار شود.,وكيل در مشهد ...ادامه مطلب

  • مقام عمومی

  • وكيل در مشهدیک مقام عمومی زمانی مرتکب نادرستی رویه ای می شود که از رویه هایی که در قوانین تعیین شده است که به او اختیار عمل می دهد، یا رعایت قواعد اساسی عدالت طبیعی یا در غیر این صورت به شیوه ای عادلانه رویه ای در قبال شخصی که قرار است عمل کند، عمل نکند، مرتکب تخلف می شود. تحت تأثیر تصمیم آن قرار گرفته است. عناصر دوگانه عدالت طبیعی عبارتند از قاعده ضد تعصب (nemo iudex in causa sua - "هیچ کس در امر خود قاضی نیست") و الزام رسیدگی عادلانه (audi alteram partem - "شنود طرف مقابل").معرفیمجلس پارلمان (سمت چپ) در شب، در دسامبر 2009 عکس گرفته شد. بررسی قضایی اقدامات اداری در سنگاپور مهم است زیرا قوه مجریه بر دستور کار قانونگذاری پارلمان تسلط دارد.حقوق اداری در سنگاپور شاخه ای از حقوق عمومی است که به کنترل اختیارات دولتی که از طریق سازمان های اداری مختلف آن اعمال می شود، مربوط می شود. این به مدیران - وزرا، کارمندان دولتی یا مقامات دولتی - دستور می دهد که منصفانه، معقولانه و مطابق با قانون عمل کنند.حقوق اداری در پاسخ به ظهور دولت اداری پدید آمد. این محصول قرن بیستم قانون اداری انگلیس است که سنگاپور در استقلال آن را به ارث برد. مانند سیستم انگلیسی، سنگاپور سیستم مجزایی از دادگاه های اداری تخصصی ندارد، همانطور که در اکثر حوزه های قضایی قانون مدنی وجود دارد. دادگاه‌های سنگاپور عموماً در رویکرد خود نسبت به حقوق اداری محافظه‌کارانه هستند، و از برخی جهات به شدت از رویه قضایی انگلیس استفاده می‌کنند، اما درگیر توضیح بدیع از روسای بازبینی قضایی موجود نیستند.در پرتو مدرن‌سازی و ضرورت ناشی از آن برای یک دولت مداخله‌گرتر، قوانین اداری نقش مهمی را در سنگاپور ایفا می‌کند تا اطمینان حاصل شود که افراد آسیب‌پذیر از حمایت و راه‌حل‌های عملی در برابر سوء استفاده از قدرت توسط دولت برخوردار هستند. این امر به ویژه در شکل حکومت پارلمانی هژمونیک و مبتنی بر وست مینستر سنگاپور که در آن قوه مجریه بر دستور کار قانونگذاری تسلط دارد، صادق است، زیرا ابزار جایگزین کنترل سیاسی - پاسخگو نگه داشتن قوه مجریه در برابر قوه مقننه منتخب مردم - تقریباً ناچیز است. بنابراین قوه قضائیه به عنوان یک کنترل مستقل بر قوه مجریه وجود دارد و این وظیفه را از طریق بر,وكيل در مشهد ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها